کیمیا | ||
توی کلاس زبان انگلیسی.... استاد داشت در مورد تغییر برخی چیزها در خودمان، وقتی به خارج از کشور مسافرت می کنیم، صحبت می کرد. دست گرفتم که براش توضیح بدم که یکی از دوستان کاملا مذهبی و از خانواده ای کاملا فرهنگی و مایه دار، الان در آمریکا زندگی می کنه (به خاطر شرایط تحصیلی شوهرشون) و با اینکه کم بیرون، رفت و آمد می کنه، ولی وقتی هم، بیرون میره با چادر(البته از نوع عربیش دیگه) میره. متاسفانه ایالتش رو فراموش کرده بودم. توی همین افکار بودم و با خودم کلنجار میرفتم..... که همون موقع تنها (جدای از خودم)دختر در ظاهر چادری گفت: استاد، من دلم می خواهد نحوه ی پوششم تغییر کنه. استاد گفت: یعنی چی ؟ گفت: یعنی روسری و مانتو نپوشم. باز دوباره مثال دیگری از دوستان به خاطرم اومد که در ایالت تگزاس، با حجاب کامل و مانتو تردد میکنن. دست گرفتم که حداقل این مثال رو برای روشن شدن ذهن بسته ی همکلاسی هایم بگویم. استاد خیلی مودبانه گفتند که بله برخی هم اینطوری هستن و دوست دارند آزاد باشند و به من اجازه ی صحبت کردن ندادند. در صورتی که کلاسمون هفت نفر بیشتر نبود و دلیلی برای صحبت نکردن من وجود نداشت مگر ..... پی نوشت 1- پدر و مادران گرامی، توجه داشته باشید که با اجبار حجاب و دین رو به بچه ها اعمال نکنید. توی تربیت فرزندتون کمی هنرمند باشید و به عبارت دیگر اصولی کار کنید..... پی نوشت 2- خوهرای گلم، لطفا عقایدتون رو محکم کنید، که کسی حتی با یه تلنگر هم نتونه کاری کنه، چه برسه به ...... . دو رو نباشید. تکلیف خودتون رو با خودتون حداقل مشخص کنید. چهره ی برخی قشرها رو تو جامعه با کارهاتون خراب نکنید. پی نوشت 3- استادان گرامی لطفا کمی هم جنبه ی استاد شدن داشته باشید. بدونید که شما هم در تربیت دانشجوهایتان دخیل هستید. وقتی یه کرسی بهتون دادن، لطفا فرهنگ استفاده ی صحیحش را هم پیدا کنید. پی نوشت 4 - در اینجا خطاب به خودم میگم ، به عنوان مادر آینده، معلم و الگوی بچه ها بودن و به عنوان دختری جوان در این جامعه کمی مراقب رفتارم و عواقب رفتارم در جامعه باشم. دلم میخواست بیشتر توضیح بدم و رک بگویم ولی متاسفان فرصت ندارم. لطفا کمی هم به سوال(که در عنوان آمده) و جواب خودتان فکر کنید. ممنونم از شما [ یکشنبه 91/10/10 ] [ 11:5 عصر ] [ ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |